علم اقتصاد همزمان باصنعتی شدن درانگلستان شکل گرفت وسپس واردامریکاوسایرکشورهای اروپاشد.اصول ونظرات پایه ی این علم باتوجه به اینکه قواعدوقوانین هرجامعه را پیش بینی میکنددرزمان ومکان مشابه اند ولی این نظرات بایدباتوجه به شرایط خاص هرکشوردنبال و بستر پیاده سازی آن آماده شود.برای مثال درغرب،بازار « رقابتی » است ولی درساختاراقتصادایران؛ « مرکزخریدمحلّی ».
ما دراقتصاد «مزیّت» داریم ومیتوانیم در پژوهش این حوزه پیشرفت کنیم.جادارد درتخصیص بودجه ی پژوهشی دردانشگاهها تغییر رویه ای ایجادگردد وبه جای آنکه اعتبارات صرف پروژه هایی شود که اغلب نمونه ی کیفی ترآن دردنیا وجوددارد وکشورنیز توان انبوه سازی آن راندارد؛بخشی از اعتبارات پژوهشی به سمت حوزه ی علوم انسانی بویژه به بخش علوم اقتصادی سوق داده شود.نیاز آتی ما،« اقتصاددان » است ونه؛« اقتصادخوان »....یاعلی
|